کد مطلب:276963 شنبه 1 فروردين 1394 آمار بازدید:127

آخرین سخن
و اما سخن آخر، و آخرین سخن (پیرامون نهضت سیدحسنی) بنظر قاصر نویسنده ی این سطور، آن سیدی كه صاحب اصلی دعوت و مالك واقعی ایران است، و فریاد وااسلامای او از سرزمین ایران اسلامی از نواحی «قزوین» و «طالقان» و «دیلم» بلند می شود، و مردم را به شورش و انقلاب علیه ظلم و بیدادگری فرا می خواند در مرحله ی اول فقط و فقط یك «سید» است. و آنهم چنانكه بعدا درباره ی محل خروج او، و یاران صدیق و راستینش از نظر روایات بحث و گفتگو خواهیم كرد و در زمینه ی نهضت و قیام پرآوازه اش توضیح بیشتری خواهیم داد «سیدحسینی» است كه بیشتر دستیاران و همكاران او در رده ی بالا «روحانی» و از اهل علم و دانش و افراد پاكدل و با تقوی و با فضیلت هستند.

و این «سید» شخصیت كم نظیری است كه مطابق آنچه از اخبار و روایات، استفاده می شود فقیه، عالم، دانشمند، سیاستمدار، زبان آور، مجاهد، مقاوم، و مجسمه ی تقوی و فضیلت است و انسانی پركار و پرتلاش، و جهادگری خستگی ناپذیر است كه در همان نخستین روزهای رشد و كمال با دیدن ظلم و ستم قرار و آرام ندارد، و او بنده ی مطیع و فرمانبرداری است كه از هیچ چیز و هیچ كسی نمی ترسد و نمی هراسد.

و لذا در موقعی كه می بیند مردم در زیر شكنجه های طاقت فرسای اجانب و فشار و تعدی آنان دست و پا می زنند، در برابر توطئه های توطئه گران و تجاوز بیگانگان به حریم كشور اسلامی ایران، بپا می خیزد، و فریاد برمی آورد و در راه اعتلاء كلمه ی حق، و پیشبرد اهداف عالیه ی اسلامی تلاش می كند، و برای از بین بردن باطل و محو آثار ظلم و ستم، از ملامت هیچ ملامت كننده و سرزنش هیچ سرزنشگری واهمه ندارد، و یكتنه



[ صفحه 328]



با دست خالی، و تنهای تنها قیام می كند و بر خدا توكل می نماید تا روزی كه به پیروزی می رسد.

و اما سیدحسنی - اگر حسنی در روایت صحیح باشد- سید دیگری است كه بحث درباره ی او به تفصیل در آینده ی نزدیك خواهد آمد.